زندگی و اندیشه کارل مارکس
مارکس در بدو امر به قصد اخذ مقام پروفسوری به منظور تدریس در دانشگاه عازم بن شد، ولی از آنجا که دولت دو فیلسوف مطرح آن زمان، یعنی لودویک فویر باخ را از دانشگاه اخراج و برونو بائر را ممنوع التدریس کرده بود، از فکر کار آکادمیک دست کشید و در سمت مقالهنویس با عدهای از رادیکالهای بورژوازی منطقه راین که با انجمن در تماس بودند، در اول ژانویه 1842، در کلن، اولین شماره نشریه مخالفی را به نام "راینیش تسایتونگ" منتشر ساختند. اکتبر همان سال مارکس سردبیر نشریه شد و گرایش دموکراتیک –انقلابی نشریه رو به فزونی گذاشت و دولت هم که دید حتی با اعمال سانسور نشریه از پا نمیافتند، به رغم استعفای مارکس از سمت سردبیری روزنامه، انتشار آن را در مارس 1843 متوقف کرد. آنچه در این راستا دولت را شدیداً به خشم آورده بود، مقالهای بود در رابطه با اوضاع دهقانان تولید کننده شراب در دوره موسل به قلم مارکس.
تجربه کوتاه کار روزنامه نگاری به مارکس یاد داد که به اندازه کافی با اقتصاد سیاسی آشنایی ندارد، لذا در این خصوص به مطالعه، تحقیق و بررسی پرداخت که تا پایان عمرش ادامه داشت.
در پائیز سال 1843 مارکس به منظور چاپ یک مجله رادیکال در خارج به همراهی آرنولدروژه (از جمله هگلیهای چپی که 6-5 سال سابقه زندانی سیاسی داشت و از سال 1848 به بعد یک تبعیدی سیاسی شد) به پاریس رفت، اما صرفاً یک شماره از مجله مورد نظر به نام "سالنامههای آلمانی – فرانسوی" منتشر شد. علت عدم انتشار در مرحله اول مشکلات پخش مخفی آن در آلمان و در وهله دوم اختلاف نظر با آرنولدروژه بود. نگاهی به مقالات مندرج در این مجله روشن میسازد که مارکس در همان موقع هم یک انقلابی مدافع "انتقاد بیرحمانه از هر چیز موجود" و بالاخص "انتقاد به وسیله اسلحه" بود و به مردم و کارگران اتکا داشت.
در سال 1844 با فردریک انگلس که برای چند روز به پاریس آمده بود آشنا شد و از آن پس، دوستی دیرینهای بین آن دو به وجود آمد که تا پایان زندگی مارکس ادامه داشت. (جالب اینجاست که در سراسر مقاله "سنت مارکسیستهای عملگرا ..." حتی یک مورد اشارهای به انگلس نمیشود، و از این بابت هم مقالهای فوق العاده (!) است.)
آن دو با دامن زدن به یک مبارزه حاد علیه بینشهای مختلف سوسیالیسم خرده بورژوایی که اوج آن برخورد با اصول عقاید پرودون در کتاب "فقر فلسفه" توسط مارکس بود به تدوین تئوری و تاکتیکهای سوسیالیسم پرولتری پرداختند.
در سال 1845، پیرو درخواست موکد دولت پروس، مارکس به عنوان یک انقلابی خطرناک از پاریس تبعید شد و به بروکسل رفت. در سال 1847 به همراه انگلس عضو انجمن مخفیای به نام "اتحادیه کمونیستها" شدند. در اولین کنگره اتحادیه در همان سال موظف شدند "مانیفست حزب کمونیست" را تهیه و تنظیم نمایند، که در سال 1848 منتشر شد.
با شعلهور شدن آتش انقلاب بورژوایی فرانسه در فوریه 1848، مارکس از بلژیک تبعید و مجدداً به پاریس رفت و از آنجا که انقلاب بورژوایی در آلمان و اتریش در مارس 1848 شروع شد، عازم کلن شد و مجدداً سردبیری نشریه "نیوراینیش تسایتونگ" را به عهده گرفت (از 1 ژوئن 1848 لغایت 19 مه 1849).
هر چند انقلاب شکست خورد، ولی تئوریهای مارکس و انگلس در دوره پرآشوب سالهای 49-1848 به طور اعجابانگیزی مهر تائید خوردند.
ضد انقلابیون فاتح، مارکس را دادگاهی و او را از آلمان اخراج کردند. مارکس نیز ابتدا به پاریس رفت اما دوباره پس از تظاهرات مردمی13 ژوئن 1849 مجدداً از پاریس اخراج و تا پایان عمرش در لندن ماندگار شد.
در این دوره فقر بر تبعید افزوده شد و اگر کمکهای مالی و بیدریغ انگلس نبود حال نه از کتب ارزشمندی چون "درباره نقد اقتصاد سیاسی" (1859) و "سرمایه"(1876) اثری بود و نه از وجود صدها کتاب و مقاله برجسته علیه طیف وسیع اندیشههای غیر و ضدسوسیالیسم پرولتری.
احیای تدریجی جنبشهای دموکراتیک در دهه 50 و 60 مارکس را دوباره به فعالیت عملی کشاند، که حاصل آن تشکیل انترناسیونال اول (28 سپتامبر 1864) در لندن بود. مارکس قلب و روح این انجمن و نویسنده اول خطابیه انجمن و تعداد بیشماری قطعنامهها، اعلامیهها و بیانیهها بود. کوشش و تلاش پیگیر و خستگیناپذیر در جهت فعالیت مشترک با اشکال مختلف سوسیالیستهای غیرپرولتری و مجادلات طولانی با دیدگاههای آنها به مارکس این فرصت را داد که تاکتیکهای مبارزهای پرولتری را مورد نقد و بررسی قرار دهد و به دنبال سقوط کمون پاریس (1871) اثر مشهورش را به نام "جنگ داخلی در فرانسه" (1871) منتشر کند.
به رغم انشعاب با کونین از انترناسیونال و انتقال "شورای عمومی انترناسیونال" به نیویورک، انترناسیونال اول نقش تاریخی و جایگاه خود را به عنوان چراغ راهنمای جنبشهای کارگری در جهان به دست آورد و راه را برای یک دوره رشد عظیمتر جنبشهای کارگری در تمام جهان هموار ساخت و منجر به شکل گیری احزاب تودهای سوسیالیست طبقه کارگر در کشورهای جداگانه شد.
ولی کار مداوم و طاقت فرسا در انترناسیونال و نیز کار پیگیرانهتر تئوریک در بازسازی اقتصاد سیاسی و تکمیل "سرمایه" از سویی و از دست دادن همسر (در 1881) و دخترش (در 1883) از سوی دیگر، زندگی مارکس را – که دائماً با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکرد - بسیار سخت و دشوار کرده بود، و در نهایت: "بعدازظهر آفتابیمارس 1883 پس از صرف ناهار مختصری همراه با سس خردل محبوباش، به عادت هر روزه، روی صندلی راحتی لم داد، کمی کتاب خواند، به خواب رفت و از این خواب دیگر بیدار نشد. آرام و بیصدا از دنیا رفت و او کسی بود که آرامس و سکوت را از سده بیستم گرفت." و ظاهراً هزاره سوم میلادی را به حال خود رها نمیسازد.
کتابهای ترجمهشده کارل مارکس به فارسی:
- سرمایه (کاپیتال)، ترجمهٔ ایرج اسکندری، اولین انتشار: ۱۳۵۲، چاپ جدید: ۱۳۸۳،انتشارات فردوسی
- سرمایه، نقدی بر اقتصاد سیاسی (جلد یکم)، ترجمهٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۶، انتشارات آگاه.
- گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمهٔ باقر پرهام و احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳، انتشارات آگه
- دربارهٔ مسئلهٔ یهود؛ گامی در نقد فلسفهٔ حق هگل، ترجمهٔ دکتر مرتضی محیط، ویراستاران: محسن حکیمی-حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۱، نشر اختران
- دستنوشتههای اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴، ترجمهٔ حسن مرتضوی، چاپ اول ۱۳۷۷،انتشارات آگه
- دربارهٔ تکامل مادی تاریخ (دو رساله و ۲۸ نامه)، ترجمهٔ خسرو پارسا، چاپ اخیر: ۱۳۸۰، نشر دیگر.
- صورتبندیهای اقتصادی پیشاسرمایهداری، ترجمهٔ خسرو پارسا، چاپ اول: ۱۳۵۳ چاپ اخیر: ۱۳۷۸، نشر دیگر.
- لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی، ترجمهٔ پرویز بابایی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر چشمه
- رسالهٔ دکترای فلسفه (اختلاف بین فلسفهٔ طبیعت دموکریتی و اپیکوری)، ترجمهٔ دکترمحمود عبادیان، حسن قاضیمرادی. چاپ اول:۱۳۸۱، نشر اختران
- هیجدهم برومر لوئی بناپارت، ترجمهٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۷۷، نشر مرکز
- نبردهای طبقاتی در فرانسه، ترجمهٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر مرکز
- جنگ داخلی در فرانسه ۱۸۷۱، ترجمهٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۸۰، نشر مرکز
- پنج مقالهٔ مارکس و انگلس دربارهٔ ایران، ترجمهٔ دکتر داور شیخاوندی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر آتیه
- سانسور و آزادی مطبوعات، ترجمهٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۴، نشر اختران.
- فقر فلسفه، ترجمهٔ آرتین آراکل، چاپ اول: ۱۳۸۳، نشر اهورا.
کتابهای نوشته/ترجمه شده به فارسی دربارهٔ مارکس
- ایشتوان مساروش. نظریهٔ بیگانگی مارکس. ترجمهٔ حسن شمسآوری، کاظم فیروزمند. چاپ اول، نشر مرکز، ۱۳۸۰،
- بابک احمدی واژهنامهٔ فلسفی مارکس. چاپ اول، نشر مرکز، ۱۳۸۲،
- تری ایگلتون. مارکس و آزادی. ترجمهٔ علیاکبر معصومبیگی. چاپ اول، آگه، ۱۳۸۳،
- جان بلامی فاستر. اکولوژی مارکس، ماتریالیسم و طبیعت. ترجمهٔ علیاکبر معصومبیگی.چاپ اول، نشر دیگر، ۱۳۸۲،
- مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاههای او - بخش اول: از ۱۸۱۸ تا "مانیفست".چاپ اول، اختران، ۱۳۸۲،
- مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاههای او - بخش دوم: از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۲. چاپ اول، اختران، ۱۳۸۴،
- میخائیل لیف شیتز. فلسفهٔ هنر از دیدگاه مارکس. ترجمهٔ مجید مددی. چاپ اول، آگاه، ۱۳۸۱،