حافظیه، نگین شهر شیراز
شیراز شهر عشق و خیال است. رد پای هنر را هر گوشهای که سر را بپرخانید در این شهر میبینید. آنجا که مامن شاعران و عرفا بود و همهی لطافت جهان زیر شاخهی بهار نارنجهایش در آغوش دارد. شیراز آنقدر دلبرانگی و چشمنوازی دارد که روزها مسافرانش را بهخود مشغول میکند. یکی از خوش وزنترین دیدنیهای شیراز بنای حافظیه است.
حافظیه باغی است خرم که ستارهای درخشان و بی فروغ در قلب خود دارد. این مکان که میعادگاه عاشقان و دوستداران ادبیات است از دیدنیهای جادویی شهر شیراز. بازدید از این باغ و بنا را از دست ندهید و خود را با قلب ادب پارسی پیوند بزنید.
حافظیه، آسمان شعر و خیال حافظ
نام حافظ با فرهنگ ایرانی پیوندی عمیق دارد.کتاب اشعار او سالهای سال است که مهمان خانههای ایرانی است. وقت آن است که قدم به آرامگاه حافظ بگذاریم. آنجا که حافظ دیگر مهجور نیست و به جایگاهی دست یافت که خود در اشعارش پیش بینی کرده بود:
بر سر تربت ما چون گذری، همت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
لسان الغیب، ترجمان الاسرار، لسانالعرفا و ناظمالاولیا، همگی القاب شاعری هستند که کتابش همدم لحظات و حالات بسیاری است. حافظ یار و همدم اوقات ایرانیان در اکثر ایام سال است. این دوشادوشی در نوروز و یلدا به اوج میرسد. زمانی که هر کسی نیتی در دل دارد و تفالی بر دیوان خواجه میزند.
در سفرزون بخوانید
مقبرهی حافظ، روایتی از روزگار
حافظ به سال ۷۹۲ قمری درگذشت و در هنگام دفن او میان مردم اختلافات فراوانی افتاد. چرا که برخی افراد متعصب معتقد بودند که بهدلیل میگساری حافظ او کافر است و باید در جای دیگری دفن شود. این جدل به آنجا رسید که مردم تصمیم گرفتند از دیوان حافظ مدد بگیرند و آن نتیجهای که حاصل شد همه را شگفتزده کرد و آن بیت این بود:
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ که گرچه غرق گناه است، میرود به بهشت
اینگونه بود که حافظ در شیراز دفن شد و حدود ۶۵ سال سپری شد تا مقبرهی خود مورد توجه قرار گیرد. وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی که حاکم فارس بود برای نخستین بار دستور داد تا گنبدی بر فراز مزار حافظ بنا کنند. و در مقابل آن نیز حوضی ساختند که از آب رکن آباد پر میشد.
حافظیه در ایام صفویان و افشاریان
سالها بعد در ابتدای قرن یازده و زمانیکه سلطنت شاه عباس آغاز شد، مرمتهایی در بنای حافظیه صورت گرفت. با روی کار آمدن سلسلهی افشار و حکومت نادرکبیر پروژهی دیگری برای مرمت این بنا شروع شد.
زندیه و سرآغاز تولد باغی خرم
ظهور حکومت زندیه تاثیرات فراوانی بر روی ساخت و سازهای مهم داشت. یکی از همین بناها حافظیه است. در روزگار کریم خانی بنایی باشکوه برای حافظیه ساخته شد. این اثر تالاری با چهار ستون سنگی و رفیع بود که دو ورودی در شمال و جنوب داشت. همچنین در دوسمت آن دو اتاق ساخته شد. که بعدها این تالار در دوران پهلوی امتداد یافت و به دو محوطهی شمالی جنوبی تقسیم شد.
درست در مقابل بنا باغی ایجاد شد که بر طراوت و شکوه مجموعه افزود. و در نهایت سنگ قبر حافظ نیز تغییر کرد و قطعهای مرمر بهروی مقبرهی او قرار گرفت. سپس عمارت قدیمی کریم خان زند به تالاری با ۵۶ متر طول تبدیل شد که ۲۰ ستون سنگی آن را نگاه می داشت. چهار ستون کریم خانی در میان این ستون ها به شکل قبلی باقی ماند و ۱۶ ستون دیگر به صورت دو تکه در سال ۱۳۱۵ خورشیدی ساخته و نصب شد.
قاجار و دورهی پر نشیب حافظیه
در سالهایی از آغاز حکومت قاجاریان حافظیه حدودا رها شده بود و متوجه تخریبهایی شد. دورهی قاجار را میتوان یکی از پر فراز و نشیبترین دورانهای این بنا دانست. در سال ۱۲۳۵ شمسی ابوالفتح میرزا مویدالدوله (تهماسب میرزا)، حاکم فارس، دستور تعمیر و مرمت اثر را صادر کرد.پس از آن در سال ۱۲۵۷ شمسی فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرمانروای فارس، کوشکی چوبی در اطراف مقبره حافظ بنا کرد. بهگونهای که بنا را در میان میگرفت.
این ساخت و ساز آغاز تخریبی بود که در این مکان اتفاق افتاد. در این حاثه یکی از سادات شهر به جرم زرتشتی بودن بانی کوشک آنرا تخریب کرد. پس از این اتفاق حافظیه تغییری نکرد تا آنکه در سال ۱۲۷۸ خورشیدی، ملا شاه جهان زرتشتی (اردشیر) پس از تفالی که به دیوان حافظ زد تصمیم به ساخت و ساز در این مقبره گرفت، غزل چنین آغاز میشود:
ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو کای سر حق ناشناسان گوی میدان شما
گرچه دوریم از بساط قرب همت دور نیست بنده شاه شماییم و ثنا خوان شما
اما این پروژه هم به سرانجام نمیرسد و بهدلیل زرتشتی بودن ملاشاه ساخت و سازهای وی را نیز تخریب کردند. هنوز در برخی نقاط حافظیه تاثیر این تخریبها را میتوان مشاهده کرد. این بنا مخروبه ماند تا شاهزاده ملک منصور، ملقب به شعاع السلطنه، حاکم فارس، با همکاری علی اکبر مزین الدوله کوشکی آهنی را بر روی آرامگاه قرار دارد و کتیبه ای بر روی آن نصب کرد.
پهلویها و ثبات و آرامش آرامگاه خواجه
سال ۱۳۱۰ شمسی بود که اعظم بهرامی( استاندار فارس) به روی دیوار جنوبی حافظیه سردری عظیم نصب کرد و این آغاز مسیر آبادانی آرامگاه بود. در مسیر این مجموعه نیز خیابانی کشیده شد که گلستان نام دارد.
پس از آن در ۱۳۱۴ شمسی سرهنگ علی ریاضی(رییس فرهنگ فارس) با همکاری علی اصغر حکمت (وزیر فرهنگ وقت) و نظارت علی سامی(نویسنده، باستانشناس و رییس موسسه باستانشناسی تخت جمشید) به مرمت بنا هما گماشتند. آنها برای اینکار خود از طرح آندره گدار استفاده کردند. این تغییر و مرمتها در سال ۱۳۱۶ به پایان رسید.
جمهوری اسلامی ایران
پس از انقلاب اسلامی سالها طول کشید تا توجهای بهسوی حافظیه جلب شود. این اثر در سال ۱۳۸۶ مرمت شد و خرابیهای متعددی برطرف شد.
معماری حافظیه
این اثر بخشهای مختلفی دارد که به چهار محوطه تقسیم شدهاند.
- حیاط شمالی ( سنگ مزار، دیوارهها، کتابخانه حافظیه، رواق چهارستونه)
- رواق چهارستونه: آب انبار و آرامگاه
- حیاط غربی ( آرامگاه خاندان قوام)
- حیاط شرقی ( آرامگاه خاندان معدل)
- حیاط جنوبی
در ادامه در خصوص هر یک از این حیاطها صحبت میکنیم.
حیاط شمالی
در این بخش مجموعه میتوانید آرامگاه حافظ را در انبوه درختان ببینید. همچنین آب زلال دو حوض مستطیلی بزرگ هم که در این بخش چشمگیر است. دو بخش مهم حافظ شناسی و کتابخانه نیز در این محوطه قرار دارند. اگر بهدنبال فروشگاه محصولات فرهنگی هستید در این حیاط فعال است.
سنگ مزار
سنگ مزار حافظ با ارتفاعی یک متری از سطح زمین قرار دارد و با عبور از پنج پلهی مدور میتوانید به مقبره برسید. روی مقبره را گنبدی مسی پوشانده که یادآور کلاه دراویش ترک است. داخل مقبره که قرار بگیرید جادوی کاشی و رنگ چشمهایتان را سحر میکند. کاشیهای هفت رنگ در دل طرح خورشیدی گنبد قرار گرفتهاند و در این میان این بیت بهچشم میخورد:
حجاب چهره جان میشود غبار تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
همچنین بر روی سنگها همگی خط ثلث نوشته شده است.